زندگی هدیهای است در دستان شما که موظفید به بهترین شکلِ ممکن از آن بهره ببرید.
کافیه قبول کنید که میتونید.
در پستی و بلندیهای روزگار یاد میگیرید رشد کنید. زمین میخورید و از نو بلند میشید.
هر تجربه، خواه خوب و دلپذیر باشه و خواه تلخ و جانفرسا، شما را بزرگ و بزرگتر میکنه. بر اسب چموش زندگی سوار بشید؛ اون شما را از جایی به جای دیگه میبره. گاهی خیلی سخت خواهد گذشت، اما مطمئن باشید پشیمان نخواهید شد.
دم را غنیمت بشمارید در حال زندگی کنید و تلاشتون این باشه که زندگی را با تکتک سلولهای خود احساس کنید.
دکتر الهی قمشهای در یکی از سخنرانیهاش میگفت:
«آرزو دلیل بر استعداده؛ وقتی آدم آرزو میکنه که ای کاش من چنین و چنان شوم، بدونید که حتماً میتونه بشه وگرنه آرزو نمیکرد»
حضرت مولانا هم در یکی از ابیات شگفتانگیزش فرموده:
"کین طلب در تو گروگان خداست
زانکه هر طالب به مطلوبی سزاست"
یعنی اینکه: "تو پیشاپیش خواسته ای؛جلوتر از آرزوهات؛
"و چون بهشون رسیدی، میشناسی و میلش در تو نمایان شده."
با یه سوال، شفافتر میکنم:
آیا وقتی برندهای و مدال به گردن داری، باز هم تقلا برای برنده شدن میکنی؟
یا مثلا وقتی تو دریایی، دنبال آب میگردی؟
درک همین قاعده، بازی زندگی رو عوض میکنه.
ممارستهای بیهوده رو ازت میگیره و امید و اطمینان بهت میده. چون خودِ خواستن، رسیدنه.
خودِ تجسم، ساختنه.
خودِ بودن، داشتنه.
فقط و فقط لازمه ایمان و توکل داشته باشی.
ایمان به هوش هستی و آفریدگارِ قهار اون.
ایمان به خرد لایتناهی که برای ادراکِ دو ارزش، زمان رو پرده افکنده روی خواستهها؛
یکی، شناخت و بودن با صبر و شکیبایی که ما را از ارضای آنی لذتهامون بگیره. چون سریع بهدست اوردن هر چیز، کمکم هیجان آدمی رو خاموش میکنه و افسردگی میاره.
و دوم هم، برای آموختنِ زیاد خواستن و زیاد طلب کردن از اوست. که در واقع گناه انسان به خواستنش نیست!
به کم خواستنشه.
به نشناختن گوهر الهیشه که چه هستیم و چه میتونیم بخواهیم.
میکل آنژ میگه:
«تراژدی بزرگ زندگی در این نیست که ما چیزهای بزرگی بخواهیم و اونها را بدست نیاریم؛
بلکه تراژدی بزرگ زندگی اینه که ما چیزهای کوچکی بخواهیم و اونها را بهدست بیاریم»
نکتهی شگفتانگیز این نعمت - یعنی زیاد خواستن و داشتن- در اختیار و سپردن عاملیت به ماست.
اختیارِ پردهبرداری زمان و در آغوش گرفتنِ خواستهها.
فقط لازمه ندای درونی الهیمون رو بشنویم و در راستای اون حرکت کنیم.
حالا سوال اینجاست که تا الان چقدر برای خواستهها و امیال قلبیمون شکرگزار بودیم؟
برای حرکتهامون؛
برای داشتههایی که هنوز زمان به آغوش گرفتنش نرسیده...